نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - علی دستوار
خاطرات دفاع مقدس
نوید شاهد- تقریبا غروب بود و می‌خواستیم کم‌کم آماده شویم برای نماز. ما را فرستاده بودند یکی از روستاهای اطراف سقز برای پاک‌سازی کومله و منافق‌ها. ظاهراً از آمدن ما با خبر شده بودند و اطراف خانه‌ای که در اختیار ما بود، کمین کرده بودند.
کد خبر: ۵۰۶۰۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۵